توسعه موتورهای پلهای عمدتاً از مراحل مهم زیر عبور کرده است:
در قرن نوزدهم، موتورهای پلهای از تحقیقات در زمینه مغناطیس نشأت گرفتند. مدلهای اصولی مبتنی بر الکترومغناطیس بین سالهای 1830 و 1860 پدیدار شدند و برای اولین بار در مکانیزمهای انتقال الکترود برای لامپهای قوس آرگون در حدود دهه 1870 مورد استفاده قرار گرفتند که به عنوان اولین شکل موتورهای پلهای در نظر گرفته میشود. در اوایل قرن بیستم، پیشرفتهای فناوری الکترونیک کاربرد آنها را در زمینههای صنعتی و علمی ارتقا داد. موتورهای اولیه از آهنرباها، سیمپیچها و روتورها تشکیل شده بودند و با تغییر جهت جریان الکتریکی به حرکت پلهای روتور دست مییافتند.
در سال 1918، حق ثبت اختراع فرانک دبلیو وود، مخترع آمریکایی، برای پنج مجموعه سیمپیچ استاتور، پایه و اساس توسعه موتور پلهای را بنا نهاد که در سال 1922 تأیید شد. در سال 1919، سی.ال. واکر موتور پلهای واکنشی را با ساختار دندانهدار استاتور-روتور اختراع کرد و حق ثبت اختراع بریتانیایی را دریافت کرد. در سال 1920، طراحی «ساختار ساندویچی» سی. بی. چیکِن و جی. اچ. تِین، حق ثبت اختراع ایالات متحده را دریافت کرد. در دهه 1930، نیروی دریایی بریتانیا از موتورهای پلهای واکنشی در سیستمهای کنترل از راه دور برای تفنگهای کشتی جنگی و سیستمهای نشانهروی توپ استفاده کرد. در طول جنگ جهانی دوم، کشتیهای نیروی دریایی ایالات متحده نیز به طور گسترده به آنها مجهز شدند.
در سال 1952، جنرال الکتریک (GE) در ایالات متحده موتورهای سنکرون با سرعت پایین را برای ترانسفورماتورها و رئوستاتهای قابل تنظیم توسعه داد که بعداً توسط Superior Electric خریداری شد. در سال 1961، اسنودن و مدسن با کنترل سرعت از طریق تغییر فرکانس سیگنالهای ورودی، موتورهای سنکرون را بهبود بخشیدند و موتور پلهای هیبریدی را تشکیل دادند. در همین حال، Sigma Instruments نیز یک طراحی مشابه را معرفی کرد و در نهایت، موتور پلهای HB (هیبریدی) 1.8 درجه شکل گرفت.
در اواسط قرن بیستم، توسعه فناوری نیمهرسانا و ریزالکترونیک نوآوریهای قابل توجهی را به ارمغان آورد. معرفی درایورهای پلهای و سیستمهای کنترل ریزپردازنده، عملکرد و دقت موتورهای پلهای را بهبود بخشید. در دهه 1960، فولادهای مغناطیسی آلیاژ کبالت خاکی کمیاب پدیدار شدند. اگرچه گرانقیمت بودند، اما پیشرفتهای تکنولوژیکی را به ارمغان آوردند. اختراع دستگاههای نیمهرسانای اکسید فلز-نیمهرسانا (MOS) در سال 1964، مدارهای مجتمع در سال 1965 و عملی شدن ادغام در مقیاس بزرگ (LSI) در سال 1967، بلوغ مدارهای درایو را تسریع کرد و زمینههای کاربردی را گسترش داد.
در اوایل دهه 1970، فناوری موتور پلهای مورد توجه دانشگاهی قرار گرفت و اولین کنفرانس IMCSD در دانشگاه ایلینوی، ایالات متحده برگزار شد. پس از سال 1977، موتورهای پلهای دو فاز به تدریج در درایوهای فلاپی دیسک و هارد دیسکها به کار رفتند. موتور پلهای طراحی شده توسط دان مکلئود برای AMP در رقابتها برجسته شد، و شرکت تامگاوا ژاپن به عنوان یک OEM وارد صنعت شد و شرکت سیگیت ایالات متحده نیز از طریق این شرکت شروع به کار کرد. در اوایل دهه 1980، موتورهای پلهای HB به عنوان نیروی اصلی در صنعت موتور پلهای پیشرفت کردند و دستگاههای جانبی کامپیوتر را به عنوان کاربرد اصلی در نظر گرفتند. توسعه فولادهای مغناطیسی آلیاژ نئودیمیوم در سال 1982، هزینه آهنرباهای خاکی کمیاب را کاهش داد و استفاده گسترده از موتورهای پلهای را ترویج کرد.
در قرن بیست و یکم، با رواج فناوری کنترل دیجیتال، موتورهای پلهای دیجیتال جایگزین موتورهای آنالوگ سنتی شدهاند و از دقت بالاتر، عملکرد پایدارتر و مصرف انرژی کمتر برخوردار هستند. در همین حال، با توسعه هوش مصنوعی و فناوریهای اینترنت اشیا، موتورهای پلهای هوشمندتر و شبکهایتر شدهاند. آنها همچنین تمایل به ادغام عملکردهای متعدد دارند و سنسورها، محرکها و رابطهای ارتباطی را برای پاسخگویی به نیازها در صنایع و سناریوهای مختلف ترکیب میکنند.